به گزارش شهرآرانیوز، قدم گذاشتن به نمایشگاه «گاه نگاه»، شبیه باز شدن صفحهای از یک روایت قدیمی است. تابلوها نه فقط تصویر، که بخشی از یک قصه را بازگو میکنند؛ قصهای که در آن نگاه سرنوشتساز است. همانطور که در حکایت «ملک محمد» آمده، جایی که شاهزادهای در گذر از شهری، ناخواسته چشمش به دختری میافتد و دلش دگرگون میشود، این آثار هم یادآور قدرت یک نگاهاند؛ لحظهای کوتاه که میتواند آغاز دگرگونی باشد.
ترحّم سلمانی در این مجموعه، نگاه را بهانهای کرده برای بازگویی خاطره و خیال. شخصیتهای او در سکوت بومها جا گرفتهاند؛ زنانی در کنار هم، مردی بر اسب، و ماهی که بالای سرشان خاموش میتابد. این صحنهها ساده و آراماند، اما در پسِ سادگیشان همان جادوی نگاه نهفته است؛ لحظهای که میتواند زندگی یا داستانی را عوض کند.
تماشای آثار، یادآور همان لحظهای است که در قصه ثبت شده: یک نگاه گذرا، اما آنقدر پرقدرت که ردش تا همیشه باقی میماند. «گاه نگاه» دعوت میکند تا برای لحظهای از شتاب روزمره فاصله بگیریم، درنگ کنیم و ببینیم چگونه یک نگاه میتواند جهانی از معنا و روایت را پیش روی ما بگشاید.
در ادامه با ترحم سلمانی، خالق آثار نمایشگاه گاه نگاه به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
ترحم سلمانی درباره زیست فردی خود در خلق این آثار توضیح میدهد: آثار هر نقاش، خواهناخواه، ریشه در لایههای گوناگون زندگی خصوصی، تجربههای اجتماعی، خاطرات قومی و همچنین میراثهای فرهنگی دارد. هیچ هنرمندی جدا از زیست شخصی و بستر تاریخی و فرهنگی خویش نمیتواند اثر بیافریند، زیرا آنچه بر بوم مینشیند بازتابی از جهان درونی و پیرامونی اوست. در این میان، هر نقاش با توجه به نوع زیست فردی، شرایط اجتماعی، خاطرات جمعی و مواجههاش با فرهنگهای مختلف، به تدریج کاراکتر و زبان بصری ویژهای پیدا میکند؛ هویتی که همچون امضا، او را از دیگر هنرمندان متمایز میسازد و در مسیر شکلگیری آثارش نقش تعیینکننده دارد.
او درباره تکنیک خود در خلق این آثار میگوید: من معمولاً با تکنیک رنگروغن روی بوم کار میکنم؛ زیرا این تکنیک به ذات خود، سرشار از صبر و حوصله است. رنگروغن به من این امکان را میدهد که بدون شتابزدگی و با آرامش بیشتری به جزئیات بپردازم. لایهلایه روی بوم پیش بروم، مکث کنم، دوباره برگردم و تغییرات ظریف ایجاد کنم. همین ویژگی، فرصتی فراهم میآورد تا به تدریج به افکتها و بافتهای دلخواه دست پیدا کنم و نتیجه نهایی، دقیقاً همان چیزی شود که در ذهنم پروراندهام.
این هنرمند بیان میکند: هر نوع پوشش و لباسی در ذات خود نماینده یک فرهنگ، یک جغرافیا و حتی یک شیوه زیست است. لباسها صرفاً پوششی برای بدن نیستند، بلکه حامل نشانهها و معناهاییاند که ریشه در سنتها، اقلیم و تاریخ یک سرزمین دارند. از همین رو، طبیعی است که من بخواهم با بهرهگیری از لباس، پلی برای ارتباط با مخاطب بسازم؛ پلی کوتاهتر و مستقیمتر، که بدون واسطه به عمق ذهن و احساس او راه پیدا کند و گفتوگویی بیکلام میان ما شکل دهد.
سلمانی ادامه میدهد: آثار من، چه بخواهم و چه نخواهم، هم از ادبیات عامه و هم از ادبیات کلاسیک تأثیر پذیرفته است. فرقی نمیکند این تأثیرگذاری از چه طریقی و با چه شدتی رخ داده باشد؛ آنچه برای من اهمیت دارد این است که باور دارم باید بر گونههای گوناگون فرهنگ پربار سرزمینم تکیه کنم. این میراث، همان ریشههایی است که مرا با گذشته و هویت جمعیام پیوند میدهد. من بر این باورم که تنها وقتی از دل این ریشهها سر برآورم و بر بستر آنها حرکت کنم، امکان درک شدن توسط مخاطب برایم فراهم میشود و اثرم معنای واقعی خود را پیدا میکند.
گاه نگاه از ۷ شهریور ۱۴۰۴ افتتاح شده و تا ۱۶ شهریور ادامه دارد. علاقهمندان میتوانند هر روز از ساعت ۱۷ تا ۲۰ از این نمایشگاه بازدید کنند. این نگارخانه در روزهای شنبه و پنجشنبه تعطیل است.
نگارخانه هنگام در مشهد، بولوار خیام، خیابان ارشاد، بین ارشاد ۶ و ۸، شماره ۱/۹۲ قرار دارد و حضور در این نمایشگاه برای عموم آزاد است.